مقدمه:
از آنجا که شناسايي حيثيت ذاتي کليه اعضاي خانواده بشري و حقوق يکسان و انتقال ناپذير آنان اساس آزادي و عدالت و صلح را در جهان تشکيل مي دهد ، از آنجا که عدم شناسايي وتحقير حقوق بشر منتهي به اعمال وحشيانه اي گرديده است که روح بشريت را به عصيان واداشته و ظهور دنيايي که در آن افراد بشر در بيان عقيده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترين آمال بشر اعلام شده است ، از آنجا که اساساً حقوق انساني را بايد با اجراي قانون حمايت کرد تا بشر به عنوان آخرين علاج به قيام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد ، از آنجا که اساساً لازم است توسعه روابط دوستانه بين الملل را مورد تشويق قرار داد ، از آنجا که مردم ملل متحد ايمان خود را به حقوق اساسي بشر و مقام و ارزش فرد انساني و تساوي حقوق مرد و زن مجدداً در منشور اعلام کرده اند
پس از بررسی فشرده ی تاريخ هستی پذيری و تکامل مفهوم حقوق بشر، اينک در ادامه ی گفتارها، به مباحث امروزين حقوق بشری باز می گرديم. کانونی ترين ارزش فلسفی حقوق بشر، همانا «منزلت انسان» است که بدوا" آن را در گفتاری جداگانه بررسيديم. در اين گفتار، روشن خواهيم ساخت که برای تبيين دقيق تر مفهوم منزلت انسان، بايد ارزشهای ديگری را که جزو آن به شمار می آيد و بطور همزمان به مثابه ارزشهای حقوق بشری محسوب می گردد، در نظر گرفت. در همين راستا، به ارزشهايی مانند: «زندگی»، «آزادی و استقلال»، «عدالت»، «همبستگی»، «مسئوليت اجتماعی»، «صلح و خشونت پرهيزی» و نيز «محيط زيست سالم» می پردازيم.